THE NOURISHED KITCHENانگورهای خزنده، کدو تنبل و کدوهای زمستانی که همیشه دیر و آرامتر رشد میکنند، از راه میرسند و پوست ضخیمی دارند که ماهها پس از برداشت آنها را تازه نگه میدارد تا زمانی که اولین جوانههای زرد-سبز درخشان اوایل بهار بار دیگر ظاهر شوند. ریتم در یک آن به من آرامش داده و مرا به وجد میآورد، زیرا پایان هر فصل انتظار بزرگی برای آغاز فصل بعدی به همراه دارد. این چرخه نیروهای متضاد – گرما و سرما، روشنایی و تاریکی، رشد و استراحت – بر باغچه حاکم است و به نوبه خود آشپزخانه را اداره میکند. خانواده من به جای اینکه به دنبال ارضای میل فوری به میوههایی باشند که خارج از فصل بوده و از راه دوری میآیند، آنچه که میتوان خورد را میخورند و از در دسترس بودن سبزیجات و میوهها در فصل اوج لذت میبرند. هیچ لذتی در خوردن گوجهفرنگی در ژانویه و هیچ شوقی در خوردن کدو تنبل در ماه مه وجود ندارد. از ماه نوامبر تا می، باغچه من زیر یک پتو از برف استراحت میکند. یخبندان میتواند تا ژوئن ادامه یابد و دوباره در سپتامبر شروع شود – و فقط ماههای جولای و آگوست را برای من باقی میگذارد. من در آن شصت روز هر آنچه را که میتوانم از خاک تاریک و غنی آلپ جذب میکنم – سبزیها و تربچهها، نخودها و شلغمها، و هر آنچه که میتوانم از پرورشدهندگان مجاور در ارتفاعات پایینتر تکمیل میکنم، جایی که ریزاقلیم میتواند میوهها و سبزیجات با فصول رشد طولانیتر را پشتیبانی کند. |